بوی بهار

باور نمی‌کردم در نهایت می‌توان آغاز شد

بوی بهار

باور نمی‌کردم در نهایت می‌توان آغاز شد

حوای خود را گم کرده‌ایم

هبوط،

و تن خسته من!

حکایت جدایی،

و شکایت من!

عشق

و آتشی که به جانم پیچید!

و زمین

گهواره لرزان من!

و مادر

سه طلاقه پدر و کلفت بهشت!

چشمهایت را باز کن،

برخیز!

تو از چشم خدا افتاده‌ای،

گناهت چیست؟ چه بود؟

مستی، هنوز سرمست گناه!

چشمهایت را باز کن،

برخیز مرد!

زمین سزای گناهکاران است.

گناه،

نگاه،

گیاه،

کدامش بود جرم تو آدم؟

برخیز و در این کویری که جز شن چیزی نمی‌روید قدم بردار!

آه،

آفتاب سوزان حجاز!

بادهای سیاه!

خاک، همه جا خاک!

و عریانی بیابانی که از تنهایی زوزه می‌کشد!

تو غصه هزاران هزار نسلی پدر،

...

حوایت را گم کرده‌ای؟

آه حوا پدر!

حوا!!

و ما ادرئک ما حوّا؟

نه تو دانستی و نه ما،

هیچ کس ندانست مادر ما حوّا که بود؟

جلوه‌ای از گلهای بهشت؟

عصاره‌ای از میوه‌های عدن؟

در گل او چه سرشته بود خدا؟

که بوی بهشت می‌داد

بوی بهار،

بوی انار!

...

آواره!

آواره‌ترین، برخیز!

خارهای بیابان به تو می‌گریند.

قطاری از شتران،

درای قافه‌ای در دور دست،

بر می‌خیزی،

فرار می‌کنی،

طوفان،

طوفان داغ،

اما نسیمی در میان دارد طوفان،

بیابان همه خار است پدر!

خون از کف پاهایت شره می‌کند.

حوایت کجاست مرد؟

...

وقتی به هم می‌رسید،

همدیگر را پیدا می‌کنید،

سر به شانه هم می‌گذارید،

گریه می‌کنید،

زمین و زمان به هم می‌ریزد،

ابرها می‌آیند سیاه و گرفته!

از بغض،

بغضشان می‌ترکد،

و اشکشان جاری می‌شود...

و بهار می‌شود سرآغاز زندگی!

پدر،

 به خداما نیز آواره‌ایم در این خاک،

تنهاییم در حجاز خیابانها،

سرخورده‌ایم دراین  برهوت

و راستش،

 حوای خود را گم کرده‌ایم پدر!

 مددی!

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
someone شنبه 9 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:39 ق.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

سلام
من شاعر نیستم
اما چیزی که میخوام بنویسم برداشت شخصی است ...
به نظر من یک جاهایی در اوج تصاویر زیبا نوشته مبهم می شه ...
مثل اینکه چند تا شعر را کنار هم بگذاریم
اما روی هم رفته زیبا بود

پدر .. .
به خدا ما آواره ایم .....
.....
.....

قسمت آخرش را خیلی دوست داشتم
---------------
موفق باشید

مینو یکشنبه 10 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:11 ب.ظ http://ZHIIVAAR.BLOGSKY.CO

مینو یکشنبه 10 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:18 ب.ظ http://ZHIIVAAR.BLOGSKY.COM

من از اولش هم چندان مایل به شروع این بحث با شما نبودم چرا که معتقدم داد اگر داد من و ناله اگر ..... آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
شرع همیشه جواب خوبی به حرف هایی بوده که جواب نداشته
اصلا دعوتتون نمی کنم به ژیوار سر بزنید اما اگر زدید لطفا برای من پیامی نگذارید و بحثی رو شروع نکنید چون به دلیل عدم خودداریتون در صحبت کردن نمی تونم نظراتتون رو منتشر کنم!

Someone دوشنبه 11 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:51 ب.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

سلام
با طعم یک بوسه به روز هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد