بوی بهار

باور نمی‌کردم در نهایت می‌توان آغاز شد

بوی بهار

باور نمی‌کردم در نهایت می‌توان آغاز شد

عشق های مجاری

کاش مجارستان بودم

و میدیدم عشق مجاری ها را!

و می گفتم تنها فرق عشق ما با عشق شما

در یک نقطه است!

و آن اینکه ما اینجا اسب

کم داریم!

شما بتازید

و ما پیاده می آییم!

نظرات 3 + ارسال نظر
poolaki سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:15 ق.ظ http://poolaki.blogsky.com/

حتما به پولکی سر بزن ... پشیمون نمی شی ....
آینده در دست ماست ....
http://poolaki.blogsky.com

someone سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ق.ظ http://yaveh-gooyan.blogsky.com

هم آهنگت قشنگ بود .
هم وبلاگت .
موفق باشی

شکوفه سه‌شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:18 ب.ظ http://haramedelam.blogsky.com

سلام ...

زیبا نوشتین ... موفق باشید ... در پناه حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد